یامعین الضعفاء |
مهدویت از دیدگاه آیتالله بهجت (ره)
بیتردید حضرت آیتالله العظمی محمدتقی بهجت (ره) که از مفاخر زندة تشیع است، برای بسیاری شناخته شدهاند. ایشان که شیخ الفقهاء این عصرند از بزرگان اهل عرفان عملی نیز به شمار میآیند.
شهادت بزرگان معرفت چون میرزا علی آقای قاضی، امام خمینی، آیتالله بهاءالدینی و ... بر این مطلب صحّه نهاده و دهها نقل کرامت عملاً ایشان را بین خاص و عام شهرة این مقامات نموده است. لکن سلوک خاصّ ایشان؛ کم حرفی و فقدان تألیفات موجب شده که سخنانی از ایشان نقل و گاه به شکل گلچین چاپ شود که نوعاً فاقد نظمی منطقی و ارائة یک نظام منسجم به خواننده میباشد. نبودن چنین تقدیر نظاممندی از فرمایشات ایشان منجر شده گاه شایعاتی پیرامون موضوعات مختلفی از جمله مسائل پیرامون مهدویت در بین مردم رواج یابد و پس از مدتی انکار و تکذیب گردد. در این مقاله به دنبال دستهبندی و ارائه فرمایشات به ظاهر پراکندة معظمٌ له دربارة موضوع مهدویت هستیم. علیالقاعده منابع اصلی ما نیز همان کتابهایند لذا نمیتوان ادعا کرد توانسته باشیم به همة ابعاد نظر ایشان دربارة این موضوع مهم دست یافته باشیم. اما اهمیت مطلب از یک سو، و اهمیت، ارجمندی و وجاهت صاحبِ نظر از سوی دیگر ما را بر آن داشت تا همین اندک را هم دریغ نورزیم و آن را توشة راه نماییم. بدین منظور، مطالب را در چهار بخش مرتبط به هم تقدیم میداریم. 1. وضعیت امام غائب (عج)آیتالله بهجت چونان سایر عالمان شیعی، امام را بزرگترین آیت حق، «آینهای که تمام عالم را نشان میدهد»1، «ولیّ نعمتها و مجرای رساندن فیض به ما»2 دانسته، دربارة امام عصر(ع) میفرمایند: «اهلبیت همه نور واحدند؛ لذا انسان به هر کدام متوسل شود از دیگری جواب میگیرد. البته مصالحی در کار است همچنانکه حضرت رسول(ص) در پاسخ حاجات درخواست شده از ایشان، به حضرت امیر(ع) و آن حضرت به امام حسن(ع) تا امام زمان(ع) حواله دادهاند. زیرا مجری امور در این زمان آن حضرت است؛3 نه فقط به لحاظ ظاهری بلکه به لحاظ ولایت باطنی نیز «نزدیکترین ائمه به ما حضرت حجت(عج) میباشد».4 آیتالله بهجت به رغم اینکه آن حضرت را مالک کرة زمین و واسطة همة ارزاق و خیرات به ما دانسته، اما دربارة وضعیت ایشان چنین میگوید:«چه مصائبی بر امام زمان(عج) ـ که مالک همة کرة زمین است و تمام امور به دست او انجام میگیرد ـ وارد میشود، و آن حضرت در چه حالی است و ما در چه حالی؟ او در زندان است و خوشی و راحتی ندارد و ما چقدر از این مطلب غافلایم و توجّهی نداریم.»5 همچنین در جایی دیگر از دستبسته بودن امام سخن میگوید. و مثال او را مثال ناقة صالح میخوانند. «ما از غمخوار، هادی، حامی و ناصر خود قدردانی و شکرگزاری نمیکنیم و واسطة خیر را پی میکنیم که: «فعقروها».6 پس به عکس آنچه برخی عوام تصور دارند، امام غائب، فارغ از ما، در نعمت و سرور و در باغی خوش آب و هوا منزل ندارد بلکه در صبری جانکاه روزگار میگذراند.
حضرت غائب(عج) عجب صبری دارد با اینکه از تمام آنچه که ما میدانیم و نمیدانیم اطلاع دارد و از همة امور و مشکلات و گرفتاریهای ما باخبر است...7. خدا عجب صبری به ولیعصر(ع) داده که هزار سال است میبیند بر سر مسلمانان چه بلاهایی میآید و چه بلاهایی خود مسلمانان بر سر هم میآورند، و همه را تحمل میکند.8 2. وضعیت مأمومان در غیبتاز نظر آیتالله بهجت، همه شیعیان فرزندان فاطمه(س)اند9 اما این مأمومین امام غائب دارای دو وضعیتاند: وضعیت بالقوه آنها که همان داراییها و امکانات آنهاست. در کلمات ایشان دو چیز گنج و کنز عالی است:الف ـ میراث علمی ائمه اطهار(ع) : ایشان در معرفی این گنجینة مهم میفرماید: «این همه ودایع، کتب، مخازن علم، روایات، و ادعیه در اختیار ما گذاشتهاند به گونهای که اگر کسی بخواهد امامی را حاضر بیابد، یا صدایش را از نوار گوش دهد، یا در خدمتش باشد تا مطالب آنان را استماع کند ـ نه اینکه خود در محضر آنان صحبت کند ـ بهتر از اینها را پیدا نمیکند. همه چیز در دسترس ما است ولی حالمان مانند حال کسانی است که هیچ ندارند.»10 ب ـ استمرار فیض امام(ع): گنج دیگر شیعیان، داشتن امام حیّ و استمرار فیض او است که به لحاظ عملی هماکنون هم شیعیان میتوانند از او بهره ببرند. آیتالله بهجت در پاسخ به سؤالی که از ایشان شده بود: چرا ما باید از عترت محروم باشیم؟ پاسخ دادند: «چه کسی گفته از فیوضات آنان محرومایم؟ ما به اختیار محرومایم! همچنین: «نور الامام فی قلوب المؤمنین انور من الشمس المضیئه بالنهار» منتها دنبال کردن و طلب میخواهد. در زمان غیبت هم عنایات و الطاف امام زمان(عج) نسبت به محبان و شیعیاناش زیاد دیده شده است باب لقاء و حضور کاملاً مسدود نیست، بلکه اصل رؤیت جسمانی را هم نمیشود انکار کرد.»11 در نظر ایشان اساساً امام(ع) از نظر ظالمان محجوب است نه عارفان: حضرت از اعین الظالمین محجوب است: «المحجوب عن اعین الظالمین» اما کسانی که نه ظالماند، نه رفیق ظالم و نه با ظالمان معاشر، آن حضرت از دید آنان محجوب نیستند».12اما این وضعیت بالقوه شیعه و امکانات اوست. وضعیت بالفعل و موجود مأمومین در نظر ایشان پست و ناچیز است: «مسلمانان زعیمی ندارند که در زیر لواء و پرچم او قرار گیرند زیرا سنّیان که اصلاً قائل به زعیم و امام نیستند و شیعه هر چند اعتقاد به امام دارد ولی در عمل و وضعیت مانند سنّیان هستند و با آن فرقی ندارند!»13 در واقع یک تشیع اسمی است. از اینرو انذار میدهند: «اگر امام زمان هم بیاید با او همان معامله را میکنیم که با آبای طاهرینش کردیم! آیا میشود امام زمان(ع) چهار صد میلیون [تعداد شیعیان] یاور داشته باشد و ظهور نکند؟14 اهل بیت عصمت و طهارت(ع) بندگانی هستند که علم و صوابشان مُطَّرِد است یعنی با داشتن مقام عصمت، نه خطا میکنند و نه خطیئه و امام زمان(عج) عینالله الناظرة و اذنه السامعه و لسانه الناطق و یده الباسطة (چشم بینا، گوش شنوا، زبان گویا و دست گشادة خداوند) است و از اقوال، افعال، افکار و نیّات ما اطلاع دارد، مع ذلک گویا ما ائمه و به خصوص امام زمان(عج) را حاضر و ناظر نمیدانیم بلکه گویا مانند عامّه اصلاً زنده نمیدانیم و به کلّی از آن حضرت غافل هستیم.»15یعنی با وجود در اختیار داشتن میراث علمی آنها مثل کسانی هستیم که هیچ ندارند و نسبت به فیوضات معنوی آنها نیز مثل کسانی هستیم که اصلاً امام را متولد شده نمیدانند! 3. اسباب غیبت امام(ع)نکتة در خور توجّه در کلمات ایشان این است که ایشان چنین غیبتی را بیسابقه میدانند: امیدوارم خداوند برای یک مشت شیعة مظلوم ، صاحبشان را برساند.زیرا در عالم چنین سابقهای نداشته و ندارد که رئیس و رهبری از مریدان و لشکرش اینقدر غیبت طولانی داشته باشد! چه باید گفت؟ معلوم نیست تا کی! در تمام امّتهای گذشته غیبت مقدّر شده است ولی در هیچ امّتی چنین غیبتی با وقت نامعلوم غیرمقدّر اتفاق نیفتاده است.»16 بر این اساس از آنچه گذشت میتوان حدس زد عامل اصلی غیبت نزد ایشان چیست؟ آیت الله بهجت، اصلیترین مسبّب غیبت را خود مردم میبینند؛ گذشتگان به نوعی و موجودین به نوعی دیگر؛ «سبب غیبت امام زمان(ع) خود ما هستیم زیرا دستمان به او نمیرسد وگرنه در میان ما بیاید و حاضر شود چه کسی او را میکشد؟ آیا جنّیان آن حضرت را میکشند یا قاتل او انسان است؟ ما از پیش در طول تاریخ ائمه امتحان خود را پس دادهایم که آیا از امام تحفّظ و اطاعت میکنیم و یا اینکه او را به قتل میرسانیم؟!»17 ایشان از عدم قدردانی و شکرگذاری مردم نسبت به غمخوار، هادی، حامی و ناصر خویش، و حتی بدتر از آن اینکه برخی آلت دست دشمنان امام هم میشوند، گله میکنند: « با وجود اعتقاد داشتن به رئیسی که عین الله الناظره است آیا میتوانیم از نظر الهی فرار کنیم و یا خود را پنهان کنیم؟ و هر کاری را که خواستیم انجام دهیم؟! چه پاسخی خواهیم داد؟! همة ادوات و ابزار را از خود او میگیریم و به نفع دشمنان به کار میگیریم و آلت دست کفار و اجانب میشویم و به آنان کمک میکنیم!»18
پی نوشت ها : 1. رخشاد، محمدحسین، 600 نکته در محضر آیتالله العظمی بهجت، ص8 2. همان، ص1 3. همان، ص174 4. ساعی، سید مهدی، به سوی محبوب،55 5. رخشاد، همان، ص 188 6. همان، ص 1 7.همان، ص 210 8. همان، 104 9. همان، ص 2. 10. همان، ص78 11.همان، ص 247 12. دلاور، مسعود، فیضی ورای سکوت، ص30 13. امیدیان، محمدتقی، امام زمان(ع) در کلام آیتالله بهجت،56 14. رخشاد، همان، ص1 15.همان، ص 2 16 همان، ص 173. 17. همان، ص 91 18. امیدیان، همان، ص 37. [ چهارشنبه 90/11/26 ] [ 9:15 صبح ] [ فولادپور ]
|
||